النا فرشته کوچولوی مامان و بابا

...

النا عزیزم عاشق پارک و سرسره پیچی و با مهارتی زیاد از سرسره پیچی پایین میاد

مامان من عروسم  من النای مامانم بابا علیشا  خاله مهناز خاله بهناز خاله فنوش النای عزیزم لا لایی رو میخونه مهتاب خوابید مثل همیشه دورباده ساکت خوابیده بیشه و.................   ...

از خرداد 93 النا مسواک میزنه    ...

النای عزیزم  از اردیبهشت 93 چند کار خوب انجام میده :   النا خیلی راحت از پوشک گرفته شد کلا فقط نصف روز براش توضیح دادم که وقتی نی نی دیش داره باید بره wc  مامان کلی خوشحالهههههه  2- النا جونم خیلی باب اسفنجی دوست داره و همینطور بره ناقلا  3- خوشگل مامانی خیلی راحت صحبت میکنه و جمله میگه  4- رنگهای آبی صورتی قرمز  زرد و سبز و سفید رو میشناسه و اسماشون رو هم میگه  قربونش بشه مامانننیییییییییییییییییییییییییی ...

خوب بعد از این همه شهرهای مختلف به طبس رسیدیم  شرح خاطرات طبس رو با عکسها توضیح میدم دختر گلم شاید همه فکر میکنن طبس یک شهر کویری وخشکه اما جاهای ییلاقی زیبایی هم داره مثل منطقه سرند وماودر که عکسهای النا رو توی این منطقه میینید چشمه آب زلال و طبیعت زیبا ودلنشین و النا که داره از دیدن این منا لذت میبره النا پرتاب سنگ توی رودخونه وشنیدن صدای اونو دوست داره اینهم النا و بیشه النا در حال کنجکاوی ودیدن شکوفه های بهاری این هم النا در باغ گلشن طبس ...

النا در کویر نمک یزد النا واقعا از سکوت وزیبایی کویر لذت میبرد نمکهای کویر مثل ماسه های کنار دریا یکدست و زیبا به نظر میومد خداحافظی النا و خورشید سوزان کویر  ...